معنی فارسی hazzanim
B1حسنی، فردی که در کنار مراسم دینی آواز میخواند و راهنما است.
A cantor or leader of prayer in Jewish worship services.
- noun
noun
معنی(noun):
A Jewish cantor in a synagogue.
example
معنی(example):
حسنیها با شور و شوق زیادی مراسم نماز را رهبری کردند.
مثال:
The hazzanim led the prayer service with great enthusiasm.
معنی(example):
جامعه ما چندین حسنی دارد که در خواندن مهارت دارند.
مثال:
Our community has several hazzanim who are skilled in chanting.
معنی فارسی کلمه hazzanim
:
حسنی، فردی که در کنار مراسم دینی آواز میخواند و راهنما است.