معنی فارسی headrig
B1هدریگ، مکانیسم یا تجهیزاتی است که در عملیات قطع درخت برای نگهداشتن و انتقال چوب استفاده میشود.
A part of logging machinery that helps position and move logs.
- NOUN
example
معنی(example):
هدریگ بخش مهمی از تجهیزات جنگلداری است.
مثال:
The headrig is an important part of the logging equipment.
معنی(example):
او هدریگ را تنظیم کرد تا بهتر چوبها را در جای خود قرار دهد.
مثال:
He adjusted the headrig to better position the logs.
معنی فارسی کلمه headrig
:
هدریگ، مکانیسم یا تجهیزاتی است که در عملیات قطع درخت برای نگهداشتن و انتقال چوب استفاده میشود.