معنی فارسی heart-searchings
B2جستجوهای دل، فرآیند کاوش در احساسات و افکار عمیق درونی.
The process of introspection and deep emotional evaluation.
- NOUN
example
معنی(example):
پس از فقدانش، او از جستجوهای دل فراوانی گذشت.
مثال:
After his loss, he went through a lot of heart-searchings.
معنی(example):
جستجوهای دل او را به یک درک جدید از زندگی هدایت کرد.
مثال:
The heart-searchings she experienced led her to a new understanding of life.
معنی فارسی کلمه heart-searchings
:
جستجوهای دل، فرآیند کاوش در احساسات و افکار عمیق درونی.