معنی فارسی heartscald

B1

سوختگی قلبی، آسیب دیدگی ناشی از دماهای بالا.

Damage to plants caused by excessive heat, often affecting their leaves or flowers.

example
معنی(example):

گرمای ناگهانی باعث شد تا گل‌های ظریف دچار سوختگی قلبی شوند.

مثال:

The sudden heat caused heartscald in the delicate flowers.

معنی(example):

بسیاری از گیاهان در هنگام تغییرات دمایی شدید دچار سوختگی قلبی می‌شوند.

مثال:

Many plants experience heartscald during extreme temperature changes.

معنی فارسی کلمه heartscald

: معنی heartscald به فارسی

سوختگی قلبی، آسیب دیدگی ناشی از دماهای بالا.