معنی فارسی heartsette
B1دل، ترکیبی از احساسات و ویژگیهای انسانی، بهویژه در مورد روحیه و شجاعت.
An expression of a person's emotional state or courage.
- OTHER
example
معنی(example):
دل او پر از شجاعت بود.
مثال:
Her heartsette was filled with courage.
معنی(example):
او دل خود را به عنوان نشانهای از قدرت پذیرفت.
مثال:
He embraced his heartsette as a sign of strength.
معنی فارسی کلمه heartsette
:
دل، ترکیبی از احساسات و ویژگیهای انسانی، بهویژه در مورد روحیه و شجاعت.