معنی فارسی heathenist

B1

فردی که به بی‌خودگرایی و سنت‌های غیرسازمان‌یافته اعتقاد دارد.

A person who identifies with heathenism; often embraces natural and traditional beliefs.

example
معنی(example):

به عنوان یک بی‌خودگرا، او از شیوه‌های دین سازمان‌یافته پیروی نمی‌کرد.

مثال:

As a heathenist, he did not follow the practices of organized religion.

معنی(example):

بی‌خودگرایان معمولاً طبیعت و سنت‌های باستانی را جشن می‌گیرند.

مثال:

Heathenists often celebrate nature and ancient traditions.

معنی فارسی کلمه heathenist

: معنی heathenist به فارسی

فردی که به بی‌خودگرایی و سنت‌های غیرسازمان‌یافته اعتقاد دارد.