معنی فارسی heavenwardness

B1

خصوصیت آسمانی بودن؛ تمایل به بالا یا به سمت چیزهای معنوی.

The quality of being heavenward or inclined towards heavenly matters.

example
معنی(example):

آسمانی بودن او در آرامش او مشهود بود.

مثال:

His heavenwardness was apparent in his calm demeanor.

معنی(example):

او در افکارش نوعی آسمانی بودن را نشان می‌داد.

مثال:

She displayed a certain heavenwardness in her thoughts.

معنی فارسی کلمه heavenwardness

: معنی heavenwardness به فارسی

خصوصیت آسمانی بودن؛ تمایل به بالا یا به سمت چیزهای معنوی.