معنی فارسی heel bone

B1

پاشنه‌استخوان، استخوانی در زیر پا که به پشتیبانی از پاشنه کمک می‌کند.

The bone at the back of the foot that supports the heel.

noun
معنی(noun):

The large bone making up the heel of the human foot.

example
معنی(example):

پاشنه‌استخوان به نام کلاکانئوس شناخته می‌شود.

مثال:

The heel bone is called the calcaneus.

معنی(example):

آسیب به پاشنه‌استخوان می‌تواند بسیار دردناک باشد.

مثال:

Injuries to the heel bone can be very painful.

معنی فارسی کلمه heel bone

: معنی heel bone به فارسی

پاشنه‌استخوان، استخوانی در زیر پا که به پشتیبانی از پاشنه کمک می‌کند.