معنی فارسی hegemon
B2 /ˈhɛ.dʒɛ.mən/کشوری یا نهادی که بر کشورهای دیگر تسلط دارد و می‌تواند بر سیاست‌ها و تصمیمات آنها تأثیر بگذارد.
A dominant leader or state that exerts influence over others, especially in political or economic contexts.
- noun
noun
معنی(noun):
A dominating leader or force, especially that which dominates a separate political entity; a hegemonist.
example
معنی(example):
این کشور به عنوان یک هژمون در سیاست‌های منطقه‌ای عمل کرد.
مثال:
The country acted as a hegemon in regional politics.
معنی(example):
یک هژمون معمولاً رفتار کشورهای کوچک‌تر را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
مثال:
A hegemon often influences the behavior of smaller nations.
معنی فارسی کلمه hegemon
:
کشوری یا نهادی که بر کشورهای دیگر تسلط دارد و می‌تواند بر سیاست‌ها و تصمیمات آنها تأثیر بگذارد.
