معنی فارسی hegemonize
B2تلاش برای ایجاد تسلط یا سلطه بر حوزهای خاص، بهویژه در زمینه سیاسی یا اقتصادی.
To exert dominance or control over a particular area or sphere, especially politically or economically.
- verb
verb
معنی(verb):
To subject to hegemony
example
معنی(example):
برخی از کشورها سعی میکنند توافقهای تجاری را هژمونیک کنند.
مثال:
Some nations try to hegemonize the trade agreements.
معنی(example):
این شرکت قصد داشت بازار را با محصول جدیدش هژمونیک کند.
مثال:
The company aimed to hegemonize the market with its new product.
معنی فارسی کلمه hegemonize
:
تلاش برای ایجاد تسلط یا سلطه بر حوزهای خاص، بهویژه در زمینه سیاسی یا اقتصادی.