معنی فارسی helicorubin
B2رنگدانهای که در برخی از موجودات زنده وجود دارد و ممکن است در فرآیندهای بیولوژیکی نقش داشته باشد.
A pigment present in certain organisms, possibly involved in biological processes.
- NOUN
example
معنی(example):
هلیکوروبین رنگدانهای است که در برخی گونههای باکتری یافت میشود.
مثال:
Helicorubin is a pigment found in some species of bacteria.
معنی(example):
محققان در حال مطالعه هلیکوروبین برای استفادههای بالقوه آن در پزشکی هستند.
مثال:
Researchers are studying helicorubin for its potential uses in medicine.
معنی فارسی کلمه helicorubin
:
رنگدانهای که در برخی از موجودات زنده وجود دارد و ممکن است در فرآیندهای بیولوژیکی نقش داشته باشد.