معنی فارسی heliolatrous

B1

مرتبط با پرستش خورشید، به ویژه در فرهنگ‌هایی که خورشید را به عنوان یک خدای توانمند می‌دیدند.

Belonging to or characterized by the worship of the sun.

example
معنی(example):

یونانیان باستان یک جامعه هلیولاتری داشتند.

مثال:

The ancient Greeks had a heliolatrous society.

معنی(example):

روش‌های هلیولاتری اغلب شامل مراسمی در هنگام طلوع آفتاب بود.

مثال:

Heliolatrous practices often involved rituals at sunrise.

معنی فارسی کلمه heliolatrous

: معنی heliolatrous به فارسی

مرتبط با پرستش خورشید، به ویژه در فرهنگ‌هایی که خورشید را به عنوان یک خدای توانمند می‌دیدند.