معنی فارسی heliolites
B1مجموعهای از هلیولیتها که ویژگیهای مشابهی دارند و در شرایط خاص زمینشناسی شکل میگیرند.
A group of minerals that exhibit similar reflective properties, often related to solar phenomena.
- NOUN
example
معنی(example):
هلیولیتها معمولاً در مناطقی با فعالیت خورشیدی بالا یافت میشوند.
مثال:
Heliolites are often found in regions with high solar activity.
معنی(example):
پژوهشگران به مطالعه هلیولیتها پرداختند تا بهتر بفهمند چگونه تشکیل میشوند.
مثال:
Researchers studied heliolites to understand their formation better.
معنی فارسی کلمه heliolites
:
مجموعهای از هلیولیتها که ویژگیهای مشابهی دارند و در شرایط خاص زمینشناسی شکل میگیرند.