معنی فارسی hellen

A2

نامی که معمولاً در فرهنگ‌های مختلف به عنوان نام زنانه استفاده می‌شود.

A common feminine name in various cultures, often associated with brightness or light.

example
معنی(example):

هلن به یونان نقل مکان کرد تا درباره‌ی میراث خود اطلاعات کسب کند.

مثال:

Hellen moved to Greece to learn about her heritage.

معنی(example):

او دخترش را به نام هلن به احترام مادربزرگش نامگذاری کرد.

مثال:

She named her daughter Hellen after her grandmother.

معنی فارسی کلمه hellen

: معنی hellen به فارسی

نامی که معمولاً در فرهنگ‌های مختلف به عنوان نام زنانه استفاده می‌شود.