معنی فارسی helmeted
B1helmeted به معنای 'دارای کلاهخود' است و به اشخاص یا اشیائی اطلاق میشود که کلاهخود بر سر دارند.
Having a helmet; typically refers to individuals or objects that are equipped with a helmet.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سرباز با کلاهخود، با عزم برای نبرد آماده شد.
مثال:
The helmeted soldier prepared for battle with determination.
معنی(example):
او هنگام دوچرخهسواری کلاهخودی به سر داشت.
مثال:
She wore a helmeted headgear while riding her bike.
معنی فارسی کلمه helmeted
:
helmeted به معنای 'دارای کلاهخود' است و به اشخاص یا اشیائی اطلاق میشود که کلاهخود بر سر دارند.