معنی فارسی hemiascales
B1همی‌اسکلاها، مقیاس‌ها یا نمودارهایی که معمولاً برای تحلیل داده‌ها در مقیاس‌های غیرمتقارن استفاده می‌شوند.
Referring to scales that are used to imply asymmetrical representation in data visualization.
- NOUN
example
معنی(example):
نمودار همی‌اسکلاها عدم تعادل در داده‌ها را نشان داد.
مثال:
The hemiascales of the graph showed an imbalance in the data.
معنی(example):
تحلیل همی‌اسکلاها به درک توزیع منابع کمک می‌کند.
مثال:
Analyzing the hemiascales helps to understand the distribution of resources.
معنی فارسی کلمه hemiascales
:
همی‌اسکلاها، مقیاس‌ها یا نمودارهایی که معمولاً برای تحلیل داده‌ها در مقیاس‌های غیرمتقارن استفاده می‌شوند.
