معنی فارسی hemin

B1

یک ترکیب شیمیایی که از نواحی هموگلوبین استخراج می‌شود و به نظر می‌رسد در فرآیندهای بیوشیمیایی نقش دارد.

A compound obtained from hemoglobin which plays a role in biochemical processes.

example
معنی(example):

همین ترکیبی است که از هموگلوبین مشتق می‌شود.

مثال:

Hemin is a compound derived from hemoglobin.

معنی(example):

در آزمایشگاه‌ها، همین در آزمایش‌های بیوشیمیایی مختلف استفاده می‌شود.

مثال:

In laboratories, hemin is used in various biochemical experiments.

معنی فارسی کلمه hemin

: معنی hemin به فارسی

یک ترکیب شیمیایی که از نواحی هموگلوبین استخراج می‌شود و به نظر می‌رسد در فرآیندهای بیوشیمیایی نقش دارد.