معنی فارسی hemochromatotic
B1هموکروماتوتیک به شرایطی اطلاق میشود که در آن بدن آهن بیشتری از حد نرمال جذب میکند.
Referring to a condition characterized by excessive iron accumulation in the body.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط هموکروماتوتیک میتواند به وفور آهن در بدن منجر شود.
مثال:
A hemochromatotic condition can lead to iron overload in the body.
معنی(example):
بیماران با اختلالات هموکروماتوتیک نیاز به نظارت دقیق دارند.
مثال:
Patients with hemochromatotic disorders require careful monitoring.
معنی فارسی کلمه hemochromatotic
:
هموکروماتوتیک به شرایطی اطلاق میشود که در آن بدن آهن بیشتری از حد نرمال جذب میکند.