معنی فارسی hemochrome
B1هموکروم به رنگدانهای در خون اشاره دارد که در حمل و نقل اکسیژن نقش دارد.
A pigment in blood that plays a crucial role in oxygen transport.
- NOUN
example
معنی(example):
هموکروم رنگدانهای مهم است که در خون یافت میشود.
مثال:
Hemochrome is an important pigment found in the blood.
معنی(example):
مطالعه هموکروم میتواند بینشهایی درباره حمل و نقل اکسیژن در بدن ارائه دهد.
مثال:
Studying hemochrome can provide insights into oxygen transport in the body.
معنی فارسی کلمه hemochrome
:
هموکروم به رنگدانهای در خون اشاره دارد که در حمل و نقل اکسیژن نقش دارد.