معنی فارسی henhussies
B1زنان جسور و بیبندوبار که ممکن است مورد قضاوت قرار گیرند.
Plural form of henhussy; women who engage in bold or provocative behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
هونۀهای هنههسی در مرغداری بسیار پرجنبوجوش بودند.
مثال:
The henhussies in the coop were quite lively.
معنی(example):
شهر پر از هنههسیهایی بود که از رقصیدن و اجتماعات لذت میبردند.
مثال:
The town was full of henhussies who enjoyed dancing and socializing.
معنی فارسی کلمه henhussies
:
زنان جسور و بیبندوبار که ممکن است مورد قضاوت قرار گیرند.