معنی فارسی henhussy
B1زنی که به طور جسورانه و بیپروا عمل میکند، به خصوص در ارتباط با مردان.
A woman who behaves in a bold or provocatively promiscuous manner.
- NOUN
example
معنی(example):
این هنههسی به خاطر رفتار جسورانهاش شناخته شده بود.
مثال:
The henhussy was known for her bold behavior.
معنی(example):
بسیاری او را به خاطر تعقیب هر خروس، هنههسی میدانستند.
مثال:
Many considered her a henhussy for chasing after every rooster.
معنی فارسی کلمه henhussy
:
زنی که به طور جسورانه و بیپروا عمل میکند، به خصوص در ارتباط با مردان.