معنی فارسی hepatectomies
B2هپاتکتومیها، برشها و عملهای جراحی مختلف برای برداشتن قسمتی از کبد.
Multiple surgical procedures to remove parts of the liver.
- NOUN
example
معنی(example):
در برخی موارد، انجام چندین هپاتکتومی ممکن است لازم باشد.
مثال:
In some cases, multiple hepatectomies may be necessary.
معنی(example):
مطالعات اخیر نشان دادهاند که نتایج بعد از هپاتکتومیها بهبود یافته است.
مثال:
Recent studies have shown improved outcomes after hepatectomies.
معنی فارسی کلمه hepatectomies
:
هپاتکتومیها، برشها و عملهای جراحی مختلف برای برداشتن قسمتی از کبد.