معنی فارسی hepatectomizing
B1هپاتکتومی کردن، عمل جراحی برای حذف بافتهای کبد.
The act of performing a surgical removal of liver tissue.
- VERB
example
معنی(example):
فرایند هپاتکتومی کردن به مهارت و دقت نیاز دارد.
مثال:
The procedure of hepatectomizing requires skill and precision.
معنی(example):
پزشکان در هپاتکتومی کردن آموزش دیدهاند تا ایمنی بیماران را تضمین کنند.
مثال:
Doctors are trained in hepatectomizing to ensure patient safety.
معنی فارسی کلمه hepatectomizing
:
هپاتکتومی کردن، عمل جراحی برای حذف بافتهای کبد.