معنی فارسی hepatizes
B1کبدی کردن، فرایندی که در آن عملکرد کبد تحت تأثیر قرار میگیرد.
The action of liver-related processes, often used in medical contexts.
- VERB
example
معنی(example):
پزشک در طول درمان بیمار را کبدی میکند.
مثال:
The doctor hepatizes the patient during the treatment.
معنی(example):
تحقیقات نشان میدهد که ویروس چگونه کبد را کبدی میکند.
مثال:
Research shows how the virus hepatizes the liver.
معنی فارسی کلمه hepatizes
:
کبدی کردن، فرایندی که در آن عملکرد کبد تحت تأثیر قرار میگیرد.