معنی فارسی hermaphroditism
C1هرمافرودیتیزم به وجود اعضای جنسی نر و ماده در یک موجود زنده اشاره دارد.
The condition of having both male and female reproductive organs.
- NOUN
example
معنی(example):
هرمافرودیتیزم در برخی از انواع ماهیها شایع است.
مثال:
Hermaphroditism is common in certain types of fish.
معنی(example):
مطالعه علمی هرمافرودیتیزم استراتژیهای جالبی در تولید مثل را مشخص میکند.
مثال:
The scientific study of hermaphroditism reveals interesting reproductive strategies.
معنی فارسی کلمه hermaphroditism
:
هرمافرودیتیزم به وجود اعضای جنسی نر و ماده در یک موجود زنده اشاره دارد.