معنی فارسی hermeneutical
C2هرمنوتیک به رشتهای از فلسفه گفته میشود که به تفسیر متون و معناپردازی آنها میپردازد.
Relating to the theory and methodology of interpretation, especially of texts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد هرمنوتیکی در مطالعات ادبیات ضروری است.
مثال:
The hermeneutical approach is essential in literary studies.
معنی(example):
او از یک روش هرمنوتیکی برای تحلیل شعر استفاده کرد.
مثال:
He used a hermeneutical method to analyze the poem.
معنی فارسی کلمه hermeneutical
:
هرمنوتیک به رشتهای از فلسفه گفته میشود که به تفسیر متون و معناپردازی آنها میپردازد.