معنی فارسی hibernators
B2سیستمی از جانوران که به خواب زمستانی میروند.
Animals that hibernate, often as a group or species adapted to cold conditions.
- NOUN
example
معنی(example):
هابرناتورهایی مانند خفاشها و مارها برای ماههای سرد پیش رو آماده میشوند.
مثال:
Hibernators like bats and snakes prepare for the cold months ahead.
معنی(example):
بسیاری از هابرناتورها میتوانند در پاسخ به تغییرات آب و هوایی بیدار شوند.
مثال:
Many hibernators can awaken in response to climate changes.
معنی فارسی کلمه hibernators
:
سیستمی از جانوران که به خواب زمستانی میروند.