معنی فارسی hickish

B1

هیکیش به صفاتی اشاره دارد که به طرز زندگی یا رفتار افرادی از مناطق روستایی و غیرشهری مرتبط است که معمولاً به نظر ناچیز یا بی‌معنا می‌رسند.

Describing a manner or style typical of rural or unrefined people.

example
معنی(example):

به نظر من لهجه‌اش هیکیش بود.

مثال:

His accent sounded hickish to me.

معنی(example):

برخی افراد فکر می‌کنند که پوشیدن شلوار کدری هیکیش است.

مثال:

Some people think that wearing overalls is hickish.

معنی فارسی کلمه hickish

: معنی hickish به فارسی

هیکیش به صفاتی اشاره دارد که به طرز زندگی یا رفتار افرادی از مناطق روستایی و غیرشهری مرتبط است که معمولاً به نظر ناچیز یا بی‌معنا می‌رسند.