معنی فارسی hidling
B1پنهان شونده، شخصی که در حال پنهان شدن است.
A person who is in the act of hiding.
- NOUN
example
معنی(example):
پنهان شونده به آرامی از میان بوتهها عبور کرد.
مثال:
The hidling moved quietly through the bushes.
معنی(example):
پنهان شونده باید مسیر امنی را برای رسیدن به خانه انتخاب میکرد.
مثال:
The hidling had to choose a safe route to reach home.
معنی فارسی کلمه hidling
:
پنهان شونده، شخصی که در حال پنهان شدن است.