معنی فارسی hidlings
B1پنهانشوندگان، گروهی از افرادی که در حال پنهان شدن هستند.
Groups of individuals who are hiding.
- NOUN
example
معنی(example):
پنهانشوندگان سرهایشان را پایین نگه داشته بودند تا دیده نشوند.
مثال:
The hidlings kept their heads low to avoid being seen.
معنی(example):
پنهانشوندگان با هم کار کردند تا محل پنهان خوبی پیدا کنند.
مثال:
The hidlings worked together to come up with a good hiding spot.
معنی فارسی کلمه hidlings
:
پنهانشوندگان، گروهی از افرادی که در حال پنهان شدن هستند.