معنی فارسی highermost

B2

Highermost به معنای بالاترین و بلندترین سطح است که ممکن است به موقعیت، مقام یا ارتفاع اشاره کند.

The highest or uppermost position in a hierarchy or physical measurement.

example
معنی(example):

نقطه‌ی بالاترین در این منطقه، دید بسیار خوبی دارد.

مثال:

The highermost point in the area offers a great view.

معنی(example):

او بالاترین افتخار را در رشته‌اش به دست آورد.

مثال:

She achieved the highermost honor in her field.

معنی فارسی کلمه highermost

: معنی highermost به فارسی

Highermost به معنای بالاترین و بلندترین سطح است که ممکن است به موقعیت، مقام یا ارتفاع اشاره کند.