معنی فارسی highhandedness
B2خودرأیی، به معنی رفتار اقتدارطلبانه و نادیده گرفتن نظرات دیگران، به ویژه در زمینههای اجتماعی و کاری.
The quality of being domineering or arrogant in one's behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
خودرأیی او باعث شد که در میان تیمش محبوبی نداشته باشد.
مثال:
His highhandedness made him unpopular among his team.
معنی(example):
خودرأیی مدیریت به ایجاد تعارضات در دفتر منجر شد.
مثال:
The manager's highhandedness led to conflicts within the office.
معنی فارسی کلمه highhandedness
:
خودرأیی، به معنی رفتار اقتدارطلبانه و نادیده گرفتن نظرات دیگران، به ویژه در زمینههای اجتماعی و کاری.