معنی فارسی highlandish
B2بلندپایگی، به ویژگیها، رسوم و لهجههای خاص مناطق کوهستانی گفته میشود.
Characteristic of or resembling the highlands, especially in terms of culture or dialect.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لهجه او بسیار بلندپایگی بود.
مثال:
His accent was quite highlandish.
معنی(example):
این اثر هنری سبک بلندی داشت که بسیاری را مجذوب کرد.
مثال:
The artwork had a highlandish style that fascinated many.
معنی فارسی کلمه highlandish
:
بلندپایگی، به ویژگیها، رسوم و لهجههای خاص مناطق کوهستانی گفته میشود.