معنی فارسی highlandman
B2بلندپایگی، به مردانی از نواحی کوهستانی اشاره دارد که فرهنگ و آداب و رسوم خاص خود را دارند.
A man from the highlands, typically one who is associated with the culture and traditions of highland areas.
- NOUN
example
معنی(example):
بلندپایگی یک کیلت سنتی به تن داشت.
مثال:
The highlandman wore a traditional kilt.
معنی(example):
بلندپایگی با افتخار دربارهی میراث خود صحبت کرد.
مثال:
The highlandman spoke proudly of his heritage.
معنی فارسی کلمه highlandman
:
بلندپایگی، به مردانی از نواحی کوهستانی اشاره دارد که فرهنگ و آداب و رسوم خاص خود را دارند.