معنی فارسی highly strung

B2

فردی که به راحتی مضطرب و استرس‌زا است.

Tense, anxious, or overly sensitive.

example
معنی(example):

او فردی با اعصاب حساس است که به راحتی عصبی می‌شود.

مثال:

He is a highly strung person who gets anxious easily.

معنی(example):

اسب با اعصابی حساس در اطراف جمعیت عصبی بود.

مثال:

The highly strung horse was nervous around crowds.

معنی فارسی کلمه highly strung

: معنی highly strung به فارسی

فردی که به راحتی مضطرب و استرس‌زا است.