معنی فارسی highman
B2مردی با قد بلند یا مقام بالا در یک گروه یا جامعه.
A man of high status or tall stature, often seen as a leader.
- NOUN
example
معنی(example):
مرد بلند قد گروه همیشه در طول بحثها مسئولیت را بر عهده میگیرد.
مثال:
The highman of the group always takes charge during discussions.
معنی(example):
در دوران باستان، مرد بالایی قدر و احترام زیادی داشت.
مثال:
In ancient times, the highman held significant power and respect.
معنی فارسی کلمه highman
:
مردی با قد بلند یا مقام بالا در یک گروه یا جامعه.