معنی فارسی himalayan
B2مرتبط با رشته کوه هیمالیا در آسیا.
Relating to the Himalayas, a mountain range in Asia.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کوههای هیمالیا بسیار بلند هستند.
مثال:
The Himalayan mountains are very high.
معنی(example):
آنها به کوهنوردی در منطقه هیمالیا رفتند.
مثال:
They went trekking in the Himalayan region.
معنی فارسی کلمه himalayan
:
مرتبط با رشته کوه هیمالیا در آسیا.