معنی فارسی hindermost

B1

تک‌واژه‌ای به معنای آخرین یا در عقب، اشاره به جایی که در انتهای یک صف یا گروه قرار دارد.

The furthest back in a line or order.

example
معنی(example):

بخش عقب‌مانده خط معمولاً کندترین بخش برای حرکت است.

مثال:

The hindermost part of the line is often the slowest to move.

معنی(example):

او در مسابقه در جایگاه عقب‌رفته به پایان رسید.

مثال:

In the race, he finished in the hindermost position.

معنی فارسی کلمه hindermost

: معنی hindermost به فارسی

تک‌واژه‌ای به معنای آخرین یا در عقب، اشاره به جایی که در انتهای یک صف یا گروه قرار دارد.