معنی فارسی hispidulate

B1

هیسپیدوله شدن، به فرآیند تبدیل شدن به حالت بیش از حد خاردار یا پوشیده از تار اشاره دارد.

To assume a slightly rough or bristly texture.

example
معنی(example):

هیسپیدوله شدن به معنی کمی خاردار یا پوشیده از تار شدن است.

مثال:

To hispidulate means to become slightly rough or bristly.

معنی(example):

در نور خورشید، سطح شروع به هیسپیدوله شدن کرد.

مثال:

In the sunlight, the surface began to hispidulate.

معنی فارسی کلمه hispidulate

: معنی hispidulate به فارسی

هیسپیدوله شدن، به فرآیند تبدیل شدن به حالت بیش از حد خاردار یا پوشیده از تار اشاره دارد.