معنی فارسی hoboism
B1شیوهای از زندگی که در آن فرد به صورت بیخانمان و سرگردان زندگی میکند و با جامعه ارتباط دارد.
A lifestyle characterized by wandering and living without a permanent home, often associated with transient labor.
- NOUN
example
معنی(example):
هابویی یک انتخاب سبک زندگی خاص را منعکس میکند.
مثال:
Hoboism reflects a certain lifestyle choice.
معنی(example):
مفهوم هابویی اغلب به عیوب درک میشود.
مثال:
The concept of hoboism is often misunderstood.
معنی فارسی کلمه hoboism
:
شیوهای از زندگی که در آن فرد به صورت بیخانمان و سرگردان زندگی میکند و با جامعه ارتباط دارد.