معنی فارسی hold out for

B2

صبر کردن برای یک چیز خاص یا بهتر.

To wait for something better or more favorable.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت برای حقوق بالاتر صبر کند.

مثال:

She decided to hold out for a higher salary.

معنی(example):

شما باید برای آنچه که حق شماست صبر کنید.

مثال:

You should hold out for what you deserve.

معنی فارسی کلمه hold out for

: معنی hold out for به فارسی

صبر کردن برای یک چیز خاص یا بهتر.