معنی فارسی hold out on
B1به معنای پنهان کردن یا ارائه ندادن چیزی به کسی.
To withhold something from someone.
- VERB
example
معنی(example):
مرا معطل نکن؛ من به حقیقت نیاز دارم.
مثال:
Don't hold out on me; I need the truth.
معنی(example):
او تا آخرین لحظه اطلاعات را مخفی نگه داشت.
مثال:
She held out on the information until the last moment.
معنی فارسی کلمه hold out on
:
به معنای پنهان کردن یا ارائه ندادن چیزی به کسی.