معنی فارسی hold-down
B1به معنای نگه‌داشتن یا ثابت نگه‌داشتن چیزی به طوری که در جایی که هست بماند و تکان نخورد.
To keep something in place, often by applying pressure or weight.
- noun
noun
معنی(noun):
A clamping device that holds another structural element in place.
معنی(noun):
A period during which a network router ignores messages about a currently unreachable route, giving it time to become reachable again.
example
معنی(example):
شما باید دکمه را نگه‌دارید تا ماشین روشن شود.
مثال:
You need to hold down the button to start the machine.
معنی(example):
آنها در زمان‌های سخت، موقعیت‌های خود را حفظ می‌کنند.
مثال:
They hold down their positions during the tough times.
معنی فارسی کلمه hold-down
:
به معنای نگه‌داشتن یا ثابت نگه‌داشتن چیزی به طوری که در جایی که هست بماند و تکان نخورد.
