معنی فارسی hold-off
B1به تأخیر انداختن یا تاخیر در انجام عملی، به ویژه زمانی که به اطلاعات یا شرایط بیشتری نیاز است.
To delay or postpone an action or event.
- VERB
example
معنی(example):
ما تصمیم گرفتیم برگزاری جلسه را تا هفته آینده به تعویق بیندازیم.
مثال:
We decided to hold off the meeting until next week.
معنی(example):
او موفق شد تصمیمگیری را تا زمانی که اطلاعات بیشتری داشت به تعویق بیندازد.
مثال:
He managed to hold off the decision until he had more information.
معنی فارسی کلمه hold-off
:
به تأخیر انداختن یا تاخیر در انجام عملی، به ویژه زمانی که به اطلاعات یا شرایط بیشتری نیاز است.