معنی فارسی holism
B2رویکردی که معتقد است تمام جزئیات یک سیستم باید به جای بررسی جداگانه درک شود.
A theory or idea that systems and their properties should be analyzed as wholes, not just as a collection of parts.
- noun
noun
معنی(noun):
A theory or belief that the whole is greater than the sum of the parts.
معنی(noun):
A practice based on such a theory or belief.
example
معنی(example):
هولیسم بر اهمیت سیستم‌های کامل تأکید می‌کند.
مثال:
Holism emphasizes the importance of whole systems.
معنی(example):
در مراقبت‌های بهداشتی، هولیسم به کل فرد توجه می‌کند.
مثال:
In health care, holism takes into account the whole person.
معنی فارسی کلمه holism
:
رویکردی که معتقد است تمام جزئیات یک سیستم باید به جای بررسی جداگانه درک شود.
