معنی فارسی homeotransplant
B2ترجمه زنده یک اندام از یک فرد به فرد دیگر که ویژگیهای مشابهی دارد در پزشکی استفاده میشود.
The transplantation of an organ between individuals with similar genetic backgrounds.
- NOUN
example
معنی(example):
یک روش هومو ترانسپلانت میتواند کارکرد اندام را بازگرداند.
مثال:
A homeotransplant procedure can restore organ function.
معنی(example):
پزشک خطرات یک هومو ترانسپلانت را توضیح داد.
مثال:
The doctor explained the risks of a homeotransplant.
معنی فارسی کلمه homeotransplant
:
ترجمه زنده یک اندام از یک فرد به فرد دیگر که ویژگیهای مشابهی دارد در پزشکی استفاده میشود.