معنی فارسی homeown

B1

فرآیند داشتن خانه و مالکیت آن که به عنوان هدف‌های مالی در نظر گرفته می‌شود.

The process of owning a home, often seen as a financial milestone.

example
معنی(example):

بسیاری از مردم در سنین جوانی رویای خانه‌دار شدن دارند.

مثال:

Many people dream of homeown at a young age.

معنی(example):

خانه‌دار شدن اغلب به عنوان نشانه‌ای از ثبات در نظر گرفته می‌شود.

مثال:

Homeown is often considered a sign of stability.

معنی فارسی کلمه homeown

: معنی homeown به فارسی

فرآیند داشتن خانه و مالکیت آن که به عنوان هدف‌های مالی در نظر گرفته می‌شود.