معنی فارسی hometown/hometown

B1

شهر یا منطقه‌ای که در آن به دنیا آمده یا بزرگ شده‌اید.

The town or city where a person was born or grew up.

example
معنی(example):

من در یک شهر کوچک در محاصره کوه‌ها بزرگ شدم.

مثال:

I grew up in a small hometown surrounded by mountains.

معنی(example):

او بعد از سال‌ها به زادگاهش بازگشت.

مثال:

She returned to her hometown after many years.

معنی فارسی کلمه hometown/hometown

:

شهر یا منطقه‌ای که در آن به دنیا آمده یا بزرگ شده‌اید.