معنی فارسی slapping/slapping

B1

به معنی ضربه زدن با دست به یک شیء یا شخص، به طور معمول به صورت ناگهانی و با صدای بلند؛ در موقعیت‌های مختلف می‌تواند برای بیان احساسات یا توجه کردن به کار برده شود.

To hit someone or something with the open hand, often with a loud sound; used in various contexts to express emotions or grab attention.

example
معنی(example):

او به میز ضربه می‌زند تا توجه را جلب کند.

مثال:

She is slapping the table to get attention.

معنی(example):

معلم به آرامی به میز دانش‌آموز ضربه زد تا او را بیدار کند.

مثال:

The teacher was slapping the student's desk lightly to wake him up.

معنی فارسی کلمه slapping/slapping

:

به معنی ضربه زدن با دست به یک شیء یا شخص، به طور معمول به صورت ناگهانی و با صدای بلند؛ در موقعیت‌های مختلف می‌تواند برای بیان احساسات یا توجه کردن به کار برده شود.