معنی فارسی homophonically

B1

به شیوه‌ای که دو یا چند کلمه از نظر تلفظ مشابه ولی معنای متفاوت دارند.

In a manner that relates to or involves homophones.

example
معنی(example):

شعر به صورت هموفونیک با کلمات بازی می‌کند تا تأثیر هوشمندانه‌ای ایجاد کند.

مثال:

The poem plays with words homophonically to create a clever effect.

معنی(example):

او به صورت هموفونیک صحبت کرد و اطمینان حاصل کرد که هر شوخی به درستی بیان شود.

مثال:

He spoke homophonically, making sure every pun landed perfectly.

معنی فارسی کلمه homophonically

: معنی homophonically به فارسی

به شیوه‌ای که دو یا چند کلمه از نظر تلفظ مشابه ولی معنای متفاوت دارند.